با کاهش فشار، نقطه ی جوش آب پایین میاد.
با ادامه این افت فشار، به جایی می رسیم که دمای جوش و انجماد یکی میشه.
نمودارهای تغیرات نقطه ی جوش یا میعان، ذوب یا انجماد، و نقطه ی تصعید
در یک نقطه همدیگر را قطع می کنند که به نقطه ی سه گانه یا Triple Point موسوم است.
پس هر سه فاز یک ماده (گاز، مایع، و جامد) تنها در یک فشار و دمای مشخصی می توانند
به طور همزمان و در تعادل ترمودینامیکی با هم حضور داشته باشند.
نقطه ی سه گانه ی آب نقطه ای که در آن هر سه فاز یخ،آب و بخاردر تعادل قرار دارند
در دمای 273.16 K و فشار مطلق 0.006112 bar رخ می دهد.
این فشار خیلی نزدیک به خلاء مطلق است.
اگر در همین دما، فشار از این بیشتر کاهش پیدا کند یخ به جای اینکه ذوب شود،
مستقیما به بخار تصعید می شود.
زمانی که میزان عبوردهی حرارتی لباس مطرح می شود، فعالیت فیزیکی و شرایط محیط برای تامین راحتی به اندازه ای که دما و رطوبت نسبی اهمیت دارند، مهم است. مقدار گرمای بدن انسان به فعالیت فیزیکی مرتبط است و از 100 وات در استراحت تا 1000 وات در هنگام حداکثر فعالیت فیزیکی تغییر می کند. عایقی مناسب است که اطمینان دهد دمای بدن در حالت استراحت، به ویژه در زمان سرما (دمای صفر درجه سانتی گراد) به اندازه کافی بماند. در دمای بالا و فعالیت ورزشی شدید مثل ورزش های زمستانی، دمای بدن بیشتر می شود. برای نگه داشتن دما در یک محدوده مشخص، بدن عرق می کند تا انرژی بدن را با تعریق بیرون کشیده شود.
اگر میزان عایق بودن لباس با فعالیت بیشتر کم شود، بخشی از گرمای تولید شده را با هدایت می توان از بدن انتقال داد و شخص کمتر عرق می کند. پارچه کورتکس در برابر باد و سرما نفوذ ناپذیر است ولی همچنان عبوردهی دارد. وقتی اجازه عبور عرق از لباس داده شود شخص دیگر عرق نمی کند.
مقدار عایق بودن لباس در برابر گرما و سرما تحت تاثیر ضخامت و تراکم قسمت پارچه ای آن است. ضخامت بالا و تراکم کم عایق بودن را بهتر می کند. در خیلی جاها مقدار عایق بودن با فضای خالی محتوی هوا بین لایه های لباس مشخص می شود. هر چه دما حادتر باشد، خیلی کمتر یا خیلی بیشتر، عایق کم اثرتر می شود.
بنابراین لباس برای حفاظت در مقابل گرما یا سرمای مشخصی که لباس در آن پوشیده می شود طراحی می شود. چنانچه پارچه ضخیم و سنگین تر باشد، پوشیدن لباس سخت تر است و آزادی حرکت پوشنده لباس کم می شود. اگر لباس از مواد هوشمندی تشکیل شده باشد که رفتارشان بر اساس محیط بیرونی باشد، می توان خصوصیات عایق مناسبی را در لباس ایجاد کرد. موادی مانند مواد حافظه دار و مواد تغییر فاز دهنده می توانند مستعد چنین کاربردی باشند. دما می تواند نوع کریستال داخلی این ساختارهها یا حالت فیزیکی آنها را برای رفتار با هوا تنظیم کند.
برای قلمزنی ابتدا پشت سطحی که قرار است قلمزنی کنند را با قیر میپوشانند تا ظرف طی مرحلهی قلمزنی بر اثر ضربات چکش و فشار قلم تاب برنداشته و از سر و صدای زیاد جلوگیری شود. برای این عمل یعنی قیراندود کردن پشت کار، قیر جامد را در دستگاه ذوب قیر، ذوب میکنند. سپس قیر ذوب شده را به صورت لایه لایه روی محل مورد نظر میکشند تا قشر نسبتا ضخیمی تشکیل شود. پس از سرد شدن ظرف با کشیدن دوغاب سفیدی محل مورد قلمزنی را جهت طراحی آماده میکنند. بعد از اتمام قلمزنی یک طرف محصول، قیر آن را پاک کرده و روی دیگرش را در قیر قرار میدهد و عمل قلمزنی را به انجام میرساند.